۱. موقعیت‌تان را اvزیابی و بررسی کنید

تنها راه رسیدن به تواناییِ تصمیم‌گیریِ معقول این است که بدانیم از آینده چه می‌خواهیم و چگونه باید به آن برسیم. باید بدانیم اکنون کجا هستیم و در چه سطحی از زندگی احساس رضایت خواهیم کرد؛ بنابراین ابتدا باید کمی فکر کنیم و موقعیت فعلی‌مان را بسنجیم، وقتی دقیقا فهمیدید در چه وضعیتی قرار دارید، آن را روی کاغذ بیاورید. برای نوشتن موقعیت کنونی‌تان یک پرسش کلیدی وجود دارد: از وضعیت فعلی‌ام راضی هستم یا نه؟

ما از ارزیابی دو هدف را دنبال می‌کنیم؛ اول اینکه ارزیابی شیوه‌ای کاربردی برای مشاهده‌ی پیشرفت‌تان به شما می‌دهد و باعث می‌شود چشم‌اندازی را دنبال کنید که برای زندگی متصور هستید. دوم اینکه، نشان‌تان می‌دهد کجا هستید و وقتی بدانید کجا ایستاده‌اید، می‌توانید تعیین کنید باید کجا باشید. در واقع ارزیابی به شما جهت می‌دهد.

این هفته ساعاتی را به ارزیابی و بررسی موقعیت‌ و اهداف‌تان اختصاص دهید. ببینید، کجا هستید و موقعیتی را که در آن قرار دارید بنویسید، طوری که پیشرفت ماهانه‌تان از بررسی‌ها و یادداشت‌های مربوط به آنها مشخص باشد. به‌طور منظم برای ارزیابی و بررسی وقت بگذارید، خواهید دید که چقدر نتیجه می‌دهد؛ این واقعا هیجان‌انگیز است!

۲. اهداف و رؤیاهای‌ خود را تعریف کنید

یکی از ویژگی‌های شگفتِ ما انسان‌ها این است که آرزوهایمان برای داشتن زندگی بهتر تمامی ندارد و می‌توانیم رؤیاهایمان را به واقعیت تبدیل کنیم و برای زندگی کردن با این رؤیاها هدف گذاری کنیم. ما می‌توانیم نگاه عمیق‌ و درونی‌تری داشته باشیم و موقعیت بهتری را برای خود و خانواده‌مان تصور کنیم.

می‌توانیم رؤیای موقعیت مالی، عاطفی، معنوی یا مادی بهتری برای خودمان داشته باشیم. نه تنها توانایی رؤیاپردازی داریم بلکه می‌توانیم رؤیاهایمان را دنبال کنیم و حتی بیشتر از آن، با استفاده از تواناییِ شناختی، برای دستیابی به رؤیاهایمان نقشه بکشیم و راهکارهایی بدهیم. این چیزی است که انسان را قدرتمند می‌کند!

چه اهداف و آرزوهایی دارید؟ این اهداف و آرزوها جزو داشته‌های شما یا آنچه تا کنون انجام داده‌اید نیستند. اما چیزهایی هستند که شما می‌خواهید داشته باشید یا انجام بدهید. تا به‌حال واقعا نشسته‌اید به ارزش زندگی خود فکر کنید و تصمیم بگیرید واقعا از زندگی چه می‌خواهید؟

واقعا چقدر زمان صرف کردید تا عمیقا به رؤیاهای درونی‌تان فکر کنید و در سکوت به ندای قلب‌تان گوش کنید؟ آرزوهای ما اینجا، درون قلب‌ و همراه روح‌مان هستند. هر کسی آرزوهای قلبی‌ِ خاص خود را دارد. آرزوهایمان ممکن است هر لحظه با ما باشند، حی و حاضر، یا اینکه در گذر زمان و تحت تأثیر حرف‌های دیگران که می‌گفتند آرزوهایمان احمقانه‌اند زیر خروارها خاک مدفون شده باشند؛ اما هنوز وجود دارند!

آرامش! چیزی که در دنیای پرمشغله‌ی ما به اندازه‌ی کافی وجود ندارد. مدام عجله داریم. مدام در شتابیم، بدو بدو‌های نفس‌گیر داریم و مدام درگیر شلوغی‌ها و فضای اضطراب‌آور اطراف‌مان هستیم. اما قلب انسان برای زمان‌های سکوت و آرامش که برای نگرش‌های عمیق مناسب هستند، ساخته شده است. قلب در سکوت و آرامش دوباره همه‌چیز را بازنگری می‌کند، می‌توانیم به همه‌ چیز دقیق نگاه کنیم. در بلندپروازی‌هایمان رها شویم و با بال‌های رؤیاهایمان اوج بگیریم.

این هفته یک «وقتِ رؤیاپردازی» در سکوت و آرامش برای خودتان مشخص کنید. نه دیگران، نه وسایل ارتباطی و تلفن، نه کامپیوتر هیچ‌کدام در این برنامه جایی ندارند. فقط شما هستید، افکارتان و یک قلم و کاغذ.

درباره‌ی هر آنچه واقعا شما را به هیجان می‌آورد فکر کنید. وقتی آرام هستید به چیزهایی بیندیشید که واقعا احساسات‌تان را به غلیان وامی‌دارند. چه به‌عنوان تفریح و چه برای زندگی، دوست دارید چه کارهایی انجام بدهید؟ دنبال چه هستید و دوست دارید چه چیزی را و چگونه به انجام برسانید؟ حاضرید برای تثبیت موقعیت‌تان چه تلاش‌هایی بکنید؟ کدام افکار بزرگ قلب‌تان را به هیجان می‌آورند و خوشحال‌تان می‌کنند؟ هنگامی که به این سؤالات پاسخ بدهید، احساس خوبی خواهید داشت و اصطلاحا در «منطقه‌ی رؤیا» هستید و این تنها زمانی اتفاق می‌افتد که ما متوجه باشیم چه آرزوها و رؤیاهایی را تجربه می‌کنیم.

تمام آرزوهایتان را مکتوب کنید. به اینکه ممکن است چقدر احمقانه یا بیش از حد عجیب و غریب باشند فکر نکنید! بگذارید افکارتان اوج بگیرند آن‌وقت تمام آرزوهایتان را به دقت بنویسید!

حالا وقت آن رسیده که آرزوهایتان را اولویت‌بندی کنید. کدام‌شان مهم‌تر هستند؟ کدام‌ دست یافتنی‌تر است؟ بیشتر دوست دارید به کدام‌شان برسید؟ همه‌ی آرزوهایتان را به ترتیب اولویت و میزان تلاشی که برای هر کدام نیاز است، مرتب کنید. یادتان باشد همیشه باید عمل‌گرا باشید، یعنی به اندازه‌ی کافی برای رسیدن به خواسته‌هایتان تلاش کنید، نه اینکه فقط در خواب و رؤیا زندگی کنید.

۳. اهداف هوشمندانه تعیین کنید

منظورمان از اهداف هوشمندانه، اهداف ویژه‌ای هستند که قابل سنجش باشند، بتوانید به دست‌شان بیاورید، اهدافی که واقع‌بینانه باشند و برای دست‌یابی به آنها زمان اهمیت داشته باشد. نگران نباشید درباره‌ی هر کدام از این ویژگی‌ها با شما صحبت خواهیم کرد:

اهداف ویژه
اهدافی هستند که تردید و دودلی در آنها جایی ندارد؛ اهدافی که مبهم نیستند و کاملا مشخص است چه می‌خواهیم. اهداف مبهم به نتایج مبهم منتهی می‌شوند و اهداف ناقص نتایج نصفه و نیمه به بار می‌آورند و این یعنی هیچی به هیچی!

اهداف قابل اندازه‌گیری
همیشه طوری هدف گذاری کنید که بتوانید اهداف‌تان را بسنجید. می‌خواهم بگویم «قابل سنجش بودن»، یعنی باید در قواعد اخلاقی ما و با ویژگی‌های فردیِ مختصِ خودمان قابل سنجش و ارزیابی باشد.

اهداف قابل دست‌یابی
یکی از کارهای مضری که برخی افراد انجام می‌دهند (با وجود آنکه اراده‌ی خوبی دارند)، این است که اهداف متعددی معین می‌کنند که دست نیافتنی هستند، یعنی یا آن‌قدر هدف‌هایشان بلندپروازانه و زیاد است که توانایی رسیدن به آنها را ندارند یا آن‌قدر متعددند که در میانه‌ی راه پشتکارشان را از دست می‌دهند، انگیزه‌شان از بین می‌رود و از رسیدن به آنها منصرف می‌شوند.

اهداف واقع‌بینانه
کلمه‌ی واقع‌بینانه از «واقعیت» می‌آید. هدف چیزی است که ما می‌توانیم در واقعیت به آن برسیم یا آن را به یک واقعیت در زندگی‌مان تبدیل کنیم. خیلی از اهداف از واقعیت بسیار فاصله دارند، یعنی حتی نمی‌توان آنها را به سادگی بیان کرد. شما باید اهدافی تعیین کنید که حداقل بتوان آن را توضیح داد، حتی اگر هدف عجیب و غریبی باشد. هدف هر چیزی می‌تواند باشد، اما باید بتوانیم به آن برسیم. باید بتوانیم برای رسیدن به آن برنامه بریزیم. باید بتوانیم بگوییم مثلا هدف مورد نظر از این طریق یا با فلان روش قابل انجام است. اما باید اسباب و وسایل رسیدن به هدف مهیا و انجام شدنی باشد. در واقع قابلِ دست‌یابی و واقع‌بینانه بودنِ هدف با هم همپوشانی دارند و هیچ‌کدام از اینها به هیچ وجه به این معنا نیست که نباید اهداف بزرگی تعیین کنید، بزرگی یا کوچکی هدف مهم نیست، آنچه اهمیت دارد این است که آن‌قدر قابل دست‌یابی و واقع‌بینانه باشد که در خواب و رؤیا زندگی نکنیم.

اهداف زمان‌بندی شده
برای رسیدن به هر هدفی باید یک بازه‌ی زمانی تعیین شود، یعنی هنگام هدف‌‌گذاری باید زمان رسیدن به اهداف هم مشخص باشد. یکی از جنبه‌های قدرتمند یک هدفِ خوب این است که بتوان آن را تا بازه‌ی زمانی تعیین شده به سرانجام رساند. زمان‌بندی مهم است، چون هر چه زمان پیش می‌رود شما هم روی هدف‌تان کار می‌کنید، خوب قاعدتا نمی‌خواهید از برنامه‌ریزی‌تان عقب بمانید و این ترغیب‌تان می‌کند تا در زمان مشخص شده به نتیجه برسید، حتی می‌توانید اهداف بزرگ را به اهداف کوچک‌تر با زمان‌بندی‌های کوتاه‌مدت تقسیم کنید و در هر زمان به یکی از اهداف کوچک‌تر برسید که در واقع بخشی از هدف بزرگ‌تر هستند. روی اهداف‌تان کار کنید و طبق زمان‌بندی‌تان پیش بروید. یک هدف گذاری هوشمندانه باید زمان‌بندی مناسبی داشته باشد.

۴. پاسخگوی اهداف‌تان باشید
هنگامی که کسی از اهداف شما باخبر است با پرسیدن این سؤال که «بهش رسیدی؟» وادارتان می‌کند به مسیرتان ادامه بدهید تا به نتیجه‌ی کامل برسید. ممکن است شما این را یک یادآوری بدانید یا اسمش را ترغیب کردن بگذارید، اما هر چه هست یادتان می‌اندازد متوقف نشوید. پاسخگویی در واقع همان ثابت قدم بودن در رسیدن به هدف است؛ فرقی نمی‌کند پاسخگوی خودتان یا فرد دیگری باشید. یک هدف تا زمانی که قادر نباشید بابتش به خودتان یا دیگری جواب پس بدهید و آن را دقیق و درست بیان کنید و خودتان یا دیگران را درباره‌ی پیگیری آن هدف قانع کنید، هدف قدرتمندی نخواهد بود.

منبع انگلیسی

منبع فارسی